کتاب دومینبار، اثر فرانک تیلیه، روایتی شاعرانه و تاملبرانگیز از مواجههی انسان با خاطره، طبیعت، و لحظهای است که در بازنگری آن، معناهای نو زاده میشوند. این رمان که در سال ۱۴۰۴ توسط نشر نی و با ترجمه سارا سدیدی منتشر شده، داستانی آمیخته با ابهام، تعلیق و ناباوری را روایت میکند. کتاب بهشکلی رمزآلود آغاز میشود و زبانی استعاری، ذهن خواننده را به بازیابی معناهایی پنهان سوق میدهد. ماجرا با گمشدن دختری جوان و دوچرخهای رهاشده آغاز میشود... تیلیه، که پیشتر با آثار معمایی و پرتعلیق شناخته شده، در این اثر سویهای دیگر از نویسندگی خود را به نمایش میگذارد. نثر او آرام، تأملی، و آغشته به زیباییشناسی بصری و روانشناختیست. دومینبار نهتنها روایت یک ماجرا، بلکه نوعی تجربهی زیستهی ادبیست؛ سفری در لایههای حافظه، در بازشناسی انسان از خود، و در ژرفای مشاهده. در جهانی که خاطرات گاه چون باران، آرام و مداوم، نقشهای پیشین ما را میشویند، این رمان با ساختاری غیرخطی، چنان که از عنوانش برمیآید، ما را به تکرار نگاه، تکرار زیستن، و تکرار پرسشگری دعوت میکند. «دومینبار»، فرصتیست برای خواننده که از خلال تصویری ایستا، با خویش و جهان پیرامون، مواجههای دوباره و ژرفتر داشته باشد.