جولیوس و میسی عاشق ماجراجوییاند. یکی از شبهایی که توی جنگل بازی میکردند متوجه شدند که خوراکیهایشان نیست. با خودشان فکر کردند حتما کار یک هیولاست. آنها همهی شجاعتشان را جمع کردند و در دل جنگل رفتند تا به هیولا برسند