در رمان شرکت، از آثار پرشهرت گریشام، میچ مکدیر و همسرش اَبی در آپارتمانی محقر در ممفیس تنها با وسایل مورد نیاز و نه بیشتر زندگی میکردند. پس از مدتها سختی و جستجو برای شغل مناسب، میچ که فارغالتحصیل ممتاز دانشکدۀ حقوق بود، در یک شرکت با شرایط بسیار عالی استخدام شد. پس از استخدام، زندگیاش بهطرز شگفتانگیزی تغییر پیدا کرد؛ بدهیهایش به دانشگاه پرداخت شد، با وام خوبی که به او دادند منزل شخصی خرید. اتومبیل بیامدبلیو، وسایل لوکس و مسافرتهای گوناگون از جمله دستاوردهای شغل جدیدش بود. اما میچ حرف برادرش رِی را که در زندان بهسر میبرد، همواره بهخاطر داشت: هر چیزی هزینهای دارد.
در داستان جدید، که در روایت فارسی، عنوان آشناتر گروگانگیری یافته است، میچ پس از چند سال فرار و زندگی مخفیانه در ایتالیا، شغل خوبی در یک شرکت حقوقی بزرگ در نیویورک بهدست میآورد و زندگی آرام و خوبی را با همسر و دو فرزندش سپری میکند. اما این بار نیز بهشکلی ناخواسته درگیر وقایع پرهیجانی میشوند که آرامش از زندگیشان رخت برمیبندد. جان گریشام در داستان گروگانگیری گهگاه به گوشهای از اتفاقات آن دوره برمیگردد و داستان جذاب و پرهیجانی رقم میخورد. امیدوارم از خواندن این داستان لذت ببرید.