
مشی و مَشیانه، نخستین جفت مردمان در مهروزه ی افسانه ای ایران هستند. گفته می شود هنگامی که اهریمن بر جهان چیره گشت و همه جا تیره شد به کیومرث :گفت تو را از کجا آغاز به خوردن کنم؟ کیومرث :گفت از پایم تا زمانی به درازا بکشد و از تماشای جهان خوشی ببرم. ولی اهریمن وارونه و از سر وی آغاز به خوردن کرد تا این که اهریمن به گونه هایش رسید و در آن هنگام تخمه ای از وی بیرون شد پس از چهل سال گیاه ریواسی رویید این گیاه دارای یک ساگه ی پانزده برگ بود و از آن دو تن هویدا شد. در آغاز چنان به هم پیوند خورده بودند که پدیدار نبود کدام نرینه و کدام مادینه است.