
«بیبی مهگل» روایت زندگی مادر 95 سالهای است که در روستای حصارک، به ملاباجی شهرت دارد. او در واپسین روزهای عمرش خوابی صادقانه و روشن میبیند که یاد نذری دیرین را در دلش زنده میکند، اما با وجود کهولت سن و بیمار بودنش، ادای این نذر ناممکن به نظر میرسد. بیبی مهگل، دلبسته پسر شهیدش«علی یار» است. جوانی که پیکرش هیچگاه به روستا برنگشت. اکنون او میان خاطرات گذشته، اندوه دوری از فرزند، و شوق وصال به حرم امام رضا(ع)، سفری را آغاز میکند که تنها با دل میتوان آن را پیمود. این رمان با نثری روان و احساسی، در فضایی روستایی، صمیمی و بومی، خواننده را با خود به مشهد و زیارت حرم مطهر امام رضا(ع) میبرد. سفری زمینی ولی با رگههایی از معنویت که لابلای خاطرات، اشک و استقامت آرام آرام پیش میرود. «بیبی مهگل» داستانی از نذر و زیارت و مادرانهترین عشق و پیمانی است که به وقت ادا شدن جان را سبک میکند.