
روبرت والزر (Robert Walser:۱۹۵۶-۱۸۷۸) نویسندۀ نمایشنامۀ برکه یکی از نویسندههای منحصربهفرد، شاعرانه و مرموز ادبیات آلمانیزبانه؛ کسی که تأثیر ژرفی روی نویسندگان بزرگی مثل فرانتس کافکا، هرمان هسه، و الیاس کانتی گذاشت، ولی خودش تا مدتها در سایه و فراموشی ماند.
والزر را «قدیس نویسندگان گمنام» نامیدهاند. آثارش امروز در دانشگاههای ادبیات آلمانی و تطبیقی، بهعنوان نمونۀ نثر مینیمالیستی و اگزیستانسیالیستی بررسی میشود.
روبرت والزر ، در نمایشنامۀ کوتاه برکه که مشتمل بر چند صحنه است، از یک درام کوتاه «خانوادگی» و از یک درامِ «رابطه» پرده برمیدارد.
شخصیت اصلی این اثر، فریتس، پسری است نوجوان که در کشاکشِ رابطه با مادرش، خانم مارتی، درامِ رابطه را شکل میدهد. کلارا، خواهر فریتس، و پاول، برادر او، از دیگر شخصیتهای این نمایشنامه و در نقشهای فرعی هستند.
زیر سطح سادۀ نثر والزر، فلسفهای عمیق از وجود، بیقدرتی و زیبایی نهفته است.
به طور کلی از ویژگیهای مهم آثار روبرت والزر میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
۱. زبان ظاهراً ساده اما موسیقایی و دقیق — نثر او پر از بازیهای زبانی، طنز، و تأملهای شاعرانه است.
۲. شخصیتهایی فروتن و بیاهمیت — آدمهایی که در حاشیۀ جامعهاند، اما با نگاهی کودکانه و خیالپرداز، جهان را از نو کشف میکنند.
۳. دروننگری و خیالگرایی — او همیشه بین واقعیت و خیال سرگردانه، جایی بین سادگی و جنون.
۴. طنز لطیف و نوعی تسلیم شاعرانه در برابر زندگی.
از آثار والزر که تاکنون به فارسی درآمده، ازآنجمله میتوان به یاکوب فون گونتن (ترجمۀ ناصر غیاثی)، بچههای تانر (علی عبداللهی)، پیادهروی (فرهاد احمدخان)، دستیار (علیاصغر حداد) و غذا و بس (محمود حدادی) اشاره کرد.