
بدرودگاهی در بلوک شمال میزبان مراسم بدرودی است؛ مهم نیست کدام طرف ایستادهاید، اگر روزگاری گذرتان به سازمان طراحی افتاده باشد، در این مراسم حضور دارید.
پنج سال از آخرین باری که شرکتکنندگان این مراسم همزمان یکجا حضور داشتهاند میگذرد. کشمکشهای خونبار یکی از پس دیگری درگرفته، هرکدام عزیزانی را از دست دادهاند و مصمم برای جنگیدن، در این نبرد به شیوهی خود مسیری را پی گرفتهاند. خانوادهها از هم پاشیدهاند. عاشقان جدا شدهاند. اینک برادرها رویاروی یکدیگر میایستند: یکی در تعقیب امید، یکی در تعقیب عشق، یکی در تعقیب ایمان. اولی زندگیاش را در قمار عشق میبازد، دومی جانش را بر سر ایمان میگذارد، سومی برای محافظت از امید فردا سینه سپر میکند. هیچکدام نه تنها مبارزهای این جنگاند، و نه تنها قربانیانش. هیچکس از این داستان جان سالم به در نمیبرد.
و این بدرود، تنها نخستین از میان بیشماری است که در راهاند.