
درونمایه یا مضمون دیدگاهی است که از خواندن داستان دریافت میشود. درونمایه، مضمون یا تم، فکر اصلی و مسلط هر اثر ادبی است. خط یا رشتهای که در خلال اثر کشیده میشود و وضعیت و موقعیتهای داستان را به هم پیوند میدهد. به بیانی دیگر، درونمایه را به عنوان فکر و اندیشه حاکمی تعریف کردهاند که نویسنده در داستان اعمال میکند؛ و به همین جهت است که میگویند درونمایه هر اثری جهت فکری و ادراکی نویسندهاش را نشان میدهد. مجموعه داستان کوتاه فارسی
داستان کوتاه لوپهدیک و لیپهنیک
از مجموعه داستان « پشت در سفید»
خانههای شهر ما، کومهنا، همه از سنگ است. سنگها را از کوه کایان که مثل کلاندژی پشت شهر را پر کرده، آوردهاند. فقط درها از چوب است که با هزار بدبختی از چوشارو میآید. چوشارو کمی بیشتر از پنج راه با کومهنا فاصله دارد و همهی خانههاش از چوب است: در و دیوار و سقف و همهچیزش. چوب را از جنگل کنار شهرشان تهیه میکنند. مردم ما از آنها خوششان نمیآید. میگویند آنها کافرند. دلیلاش هم این است که درختان را میبرند. آخر درختها هدیهی خدایان به زمیناند و بریدنشان برای ما گناهی نابخشودنی است. برای همین تا صد سال پیش همهی درهای کومهنا از سنگ بوده.
لیپاکا، شاهِ آن دوره، از خدایان اجازه میخواهد که برای خلاصشدن از درهای سنگین اجازهی استفاده از چوب را بدهند. خدایان میپذیرند به این شرط که فقط از چوب درختهای مرده استفاده شود. اما مشکل این بود که فقط اهالی چوشارو کار با چوب را بلد بودند و آنها هم با هزار جور ادا اطوار و در ازای دریافت طلای زیاد حاضر میشدند برای کومهناییها در و پنجرهی چوبی بسازند.