
رنگین کمان بیرنگ نوشتهی جووانی کوچیا یک داستان فانتزی تصویری برای کودکان است که با زبانی ساده و خیالانگیز به موضوع امید، خلاقیت و تغییر میپردازد. داستان در شهری خیالی به نام آرکوبالیجیا رخ میدهد؛ شهری که بهدلیل نفرینی عجیب، همهی رنگهایش را از دست داده و همیشه زیر باران فرو رفته است. زندگی در این شهر خاکستری و یکنواخت است و موجودی مرموز بر آن حکومت میکند که مانع بازگشت رنگها میشود. قهرمان داستان، پسری هشتساله به نام آرتورو است که با مادربزرگش زندگی میکند. او برخلاف دیگران، هنوز به وجود رنگها باور دارد و با نقاشی و خیالپردازی، دنیایی متفاوت را در ذهن خود زنده نگه میدارد. پیدا شدن یک جعبه مداد رنگی قدیمی، نقطهی آغاز تغییری بزرگ است؛ تغییری که آرتورو را به دل ماجرایی میکشاند برای شکستن نفرین شهر و بازگرداندن رنگ و شادی. رنگینکمان بیرنگ داستانی دربارهی قدرت تخیل کودکانه، شجاعت فردی و این ایده است که حتی یک نفر، هرچند کوچک، میتواند آغازگر تغییری بزرگ باشد. تصویرگری رنگارنگ کتاب نقش مهمی در انتقال حس امید و حرکت از تاریکی به روشنایی دارد و آن را به اثری دلنشین برای کودکان تبدیل کرده است.