کتاب حاضر از زبان مادر یک کودک در خود مانده که برای پرورش فرزندش،خود به مربی اصلی او بدل گشته،نوشته شده است.نویسنده ی کتاب،برای دستیابی به دانش عمیق و تجارب کاربردی در زمینه ی پرورش کودکان در خودمانده،تلاش بسیاری به خرج داده و اکنون نتایج یافته هایش را به زبانی خودمانی و در عین حال علمی و کاربردی با خواننده در میان می گذارد.پیام اصلی کتاب این است که نباید این کودکان را دست کم گرفت،زیرا در خودماندگی کودک به تنهایی نمیتواند مانع پیشرفت و دستیابی او به موفقیت هایی هم تراز با کودکان عادی شود،و در صورت هماهنگی شیوه های آموزشی با ویژگی های خاص کودکان در خودمانده،آن ها نمیتوانند به جایگاه شایسته ی خود در اجتماع دست یابند.