کتاب «طولانی ترین سفر» رمانی نوشته ی «نیکلاس اسپارکس» است که نخستین بار در سال 2012 منتشر شد. «آیرا لوینسون» به دردسر افتاده است. او در 91 سالگی و در حالی که در یکی سانحه ی رانندگی زخمی شده، در تلاش است تا هوشیاری خود را حفظ کند تا این که تصویری محو در مقابلش شکل می گیرد: همسر عزیزش «روث»، که 9 سال پیش از دنیا رفت. «روث» از طریق بازگویی داستان هایی از زندگی مشترکشان—چگونگی ملاقاتشان، نقاشی های ارزشمندی که با هم جمع می کردند، روزهای تاریک جنگ جهانی دوم و تأثیرات آن بر خودشان و خانواده هایشان—تلاش می کند تا «آیرا» را هوشیار نگه دارد. «آیرا» می داند که امکان ندارد «روث» در ماشین در کنارش باشد، اما خودش را به حرف ها و خاطرات او می سپارد و رنج ها و لذت هایی را دوباره زندگی می کند که ازدواجشان را شکل داده بود.