این کتاب داستانی است که در آن زندگی شخصیتها و توصیف جزئیات مکانها با زبانی روان روایت شده است و نویسنده سعی کرده بهجای تیپسازی به شخصیتهای اصلی داستان نزدیک شود و خصوصیات رفتاری آنها را بهخوبی برای خواننده بازگو کند تا ارتباط برقرار کردن با آنها و حرکت در مسیر داستان راحتتر شود. در بخشی از داستان میخوانیم: «اتوبوس در اداره مخابرات توقف کرد. بعدازاین فقط در ترمینال میایستاد. پیاده شدم. احتمالاً باید بهطرف نوشهر برمیگشتم. غبار هوا در پیادهروها برایم تازگی داشت».