در روسیه همه به قانونی بودن وجود خود شک دارند؛ شاید هم به همین دلیل است که هر طور شده تا به امروز دوام آوردهایم، به میمنت همین هارمونی میان بیقانونیها.
انگار حکومت خودش هم این ساخـتار جدید بهاصطلاح دموکراتیک را باور ندارد و دولتمردان در ناخودآگاهشان امید دارند که اگر همه چیز از هم پاشید، در آخرین لحظه به این تابوت فناناپذیر چنگ بزنند و نجات پیدا کنند.
عامۀ مردم هم دلشان نمیخواهد لنین به خاک سپرده شود. با خود فکر میکنند اگر امروز لنین را به خاک بسپارند، از فردا همه را مجبور خواهند کرد جدی کار کنند، بدون بدمستی و دزدی. خوب چه کسی خواهان چنین چیزی است؟ بهتر است همه چیز همانطور که هست باقی بماند.
وقتی زندگانْ مردگان را به خاک نمیسپرند، طبق قانونی ماورایی و نانوشته، مردگان دست به کار دفن زندگان میشوند. و این قانون با بیرحمی در همهجا حاکم است.