کسانی که به مراقبه و تأمل میپردازند، از آدمهای روزمره باهوشترند. اگر نباشند، مراقبهشان ضایع و بیهوده بوده است. کسی که مراقبه میکند، گیرندههایی حساستر دارد، ذهنی تیزتر دارد، خلاقتر است، دلی سرشار از عشق دارد، سخاوتمند و بخشنده است. این خصلتها همه زادهیِ مراقبهاند. کلید مراقبه یک چیز است: ذهن را کنار بگذار. لحظهای که ذهن را کنار میگذاری، ارباب ذهن میشوی. ذهنی که در اختیار توست، زیباست. تو هرگاه به آن احتیاج داری، به کارش میگیری؛ و وقتی به آن نیاز نداری، کنارش میگذاری. بدینسان، ذهن تو ابزاری میشود در دست تو، نه غولی نشسته بر شانههای هستیِ تو.