این کفش کی هبوط خودش را به روی خاک
اعلام کرده بود که حالا هراسناک –
دارد به پای تاوَلی¬ام خنده می¬زند،
این کفش کی هبوطِ خودش را به روی خاک؟
این ساعت از کدام ازل روی میز بود؟
یا این مداد؟ یا این… کفشِ هراسناک
که دارد از کنار در نیمه¬باز… و تو
فکرِ گذشته هستی، یک صبح، صبحِ پاک
چشمانِ تو، دو حبّه¬ی سرخ و… دویده اند
از پایه¬های صندلی¬ات، ریشه¬های تاک…