ساعتی برای زندگی، ساعتی برای عشق

نویسندگان در این کتاب با بیانی حکایت‌گونه و با تأملی بر جنبه‌های روان‌شناسی، رابطة زن و مرد را شرح داده و واکنش زنان را به هنگام و پس از مرگ همسرانشان بررسی کرده‌اند. آنها از مخاطبان خواسته‌اند پس از مطالعة کتاب، پاسخ این سؤال را برایشان ارسال کنند: «اگر فقط یک ساعت از عمرت باقی مانده باشد و بتوانی فقط به یک نفر تلفن کنی، به چه کسی تلفن می‌کردی، به او چه می‌گفتی و منتظر چه هستی؟» پایان‌بخش کتاب نیز برگردان فارسی شعری از «ریچارد کارلسون» است با عنوان «فردا هرگز نمی‌آید».