آن چیزی که برای شما می نویسم بیشتر شبیه یک داستان-خاطره ی شگفت است اما در حقیقت چیزی نیست جز شرح یک زندگی واقعی هرچند که ممکن است کمی باور نکردنی به نظر برسد همانطور که برای من وقتی این دفتر را خواندم باور نکردنی بود.حتی اولش فکر کردم یک نویسنده ی مقلد بی خلاقیت،ایده ی فیلم بنجامین باتن را برداشته و کمی به آن شاخ و برگ داده است،اما زمانی که تا آخر دفتر خاطرات را مطالعه کردم و از نزدیک برخی جاهایی را که در دفتر آمده بود دیدم و از همه مهمتر با کامیار هم صحبت شدم،فهمیدم آنچه که خوانده ام شرح داستان واقعی دختری به اسم شینا است؛هرچند هنوز برای من نکات مبهمی در موردش باقی مانده.