پیاژه در کتاب ساخت گرایی مباحث عمده ای را مورد توجه قرار داده است. در یک نگاه اجمالی به فصل های کتاب او، میزان دقت و اهمیت دیدگاه ساختی اش روشن می گردد. در فصل اول کتاب به بیان تعریف و مشخصات ساخت پرداخته است. « ساخت های ریاضی و منطقی »، « ساخت های جسمانی و زیستی »، « ساخت های روان شناختی »، « ساخت گرایی زبانی » ، « تحلیل ساختی در علوم اجتماعی » و « ساخت گرایی و فلسفه » عناوین فصل های دیگر کتاب او می باشد.
پیاژه به تاریخچه ی پذیرش و عدم پذیرش ساخت گرایی در زبان شناسی، روان شناسی، و دیگر علوم اجتماعی اشاره می کند و در نهایت مدعی است که مفهوم ساخت دربردارنده ی سه ایده ی اساسی هم چون: 1- ایده ی کلیت 2- ایده ی تبدیل 3- ایده ی خودتنظیمی است. او در ادامه ی بحث هریک از سه صفت ساخت را توضیح داده است.
پیاژه کلیت را علامت تعریفی ساخت ها می داند که مورد توافق همه ساخت گرایان ( در ریاضیات، زبان شناسی و روان شناسی ) است که این به منزله ی شناخت تقابل بین ساخت ها و جمع هاست. ساخت ها به منزله کل ها هستند و جمع ها دربردارنده اجزا نیستند، بلکه این اجزا تحت سلطه ی قوانینی که ساخت را می سازند، می باشند. در این صورت مشخصات ساختی ( از گروه ها، رشته ها، حلقه ها، دسته ها و مثل آن ) کاملاً متفاوت از مشخصات افراد می باشد.