پیپی دخترک موقرمز شادی است که آسترید لیندگرن نویسنده سوئدی آن را خلق کرده است. او از همه آدمهای دنیا قویتر است. «پیپی جوراب بلند» اولین جلد از مجموعه داستانهای پیپی است که در سال ۱۹۵۰ منتشر شد و بعدها به چندین زبان دیگر ترجمه شد.به دنبال این کتاب، کتابهای پیپی به کشتی میرود و پیپی در دریاهای جنوب نیز به ترتیب در سالهای ۱۹۵۷ و ۱۹۵۹ منتشر شدند. آسترید لیندگرن اولین نویسندهٔ کتاب کودکان است که جایزهٔ صلح اتحادیه آلمانی کتاب را به خود اختصاص داد (۱۹۷۹). همچنین او در سال ۱۹۵۸ برندهٔ مدال هانس کریستیان آندرسن، بزرگترین جایزهٔ بینالمللی در حوزهٔ ادبیات کودکان شد. پیپی در یک باغ سبز و پر از درخت در یک خانه قدیمی تنها زندگی می کند. او ۹ ساله است و پدرو مادر ندارد و البته از این بابت گلهای هم ندارد چون میتواند تا هروقت دلش خواست بازی کند و کسی هم به او نمیگوید که باید بخوابد یا .... مادر پیپی پس از تولد او مرده و پدرش هم که ناخدای یک کشتی بود، در دریا غرق شده است. او در فضایی که دارد و با موقعیت و شخصیتی که دارد خالق ماجراهای هیجان انگیزی میشود که برای کودکان بسیار جذاب است: «تامی به پیپی گفت: «ما امروز مدرسه نمیرویم. تعطیلات این دفعه برای نظافت مدرسه است.»پیپی گفت: «تعطیلات برای نظافت؟ خوب است، من هم ازش خوشم میآید! اما راستی! من هم تعطیلات نظافت دارم؟ انگار ندارم. البته فقط خدا میداند که چنین تعطیلاتی چقدر برای من لازم است. یک نگاهی به کف آشپزخانه بیندازید! باشد! حالا که اینجوری شد، خودم برای این موضوع یک فکری میکنم. بدون تعطیلات هم من میتوانم همه جا را تمیز کنم، و این همان کاری است که همین الان میخواهم بکنم؛ چه با تعطیلات، چه بیتعطیلات! فقط دلم میخواهد ببینم که کی میتواند جلوی کارم را بگیرد! اما اول شما دو تا بپرید روی میز آشپزخانه و از سر راه من کنار بروید.»تامی و آنیکا دستور پیپی را اجرا کردند و فوری روی میز پریدند. آقای نیلسون هم پشت سر آنها با یک جست پرید روی میز و تو دامن آنیکا خوابید.