کتاب حاضر، کتابی است درباره نظریههایی که به خاستگاهها و کارکرد اجتماعی فاشیسم میپردازند. در وضعیتی که آتش جنگ جهانی بهتازگی خاموش شده و اقدامات انقلابی کارگران به اوج رسیده بود، جنبشهای فاشیستی، فرقههای کوچکی در زمره راستهای افراطی ملیگرا بودند و برخی از کشورهای اروپایی، همچون بریتانیا، در همان ابعاد نیز باقی ماندند. مؤلف بیان میدارد که در مسیر تدوین نظریهای که بتواند خاستگاه، ماهیت و کارکرد جنبشهای فاشیستی قرن بیستم را توضیح دهد، به مشکلات عدیدهای برخورد میکنیم. طرح چنین نظریهای بسیار دشوار است؛ نظریهای که تمام موارد زیر را درباره فاشیسم دربر بگیرد و عوامل آن را جزءبهجزء ارزیابی کند. بینالمللی بودن فاشیسم و ویژگیهای آن هنگامیکه سلطهاش را در گستره ملی بسط میدهد، دلایل شکلگیری و اوجگیری این جنبشها، کمابیش، در تمام کشورهای اروپایی، عوامل پیروزیها و شکستهای آن، سازمان و سلطه همگانی فاشیسم، شاکله و دگرگونی کارکردهای ایدئولوژی فاشیستی، از مباحثی است که در این کتاب بررسی میشود.