وایتی شیرین از قصه گوهای قدیمی ایرانی. قصه گوی سفیدموی روستا ان روز فقط برای یکی از بچه ها داستان تعریف میکند و ماجرای تارا – دختر بازرگان ثروتمند اما تنهایی – را میگوید که مریض شده و حکیم ها در درمان او ناتوان مانده اند. فقط کیمیا دختر روستایی میداند درد واقعی تارا چیست و برای درمان او و گرفتن جایزه ی تعیین شده به خانه ی آنها میرود. اما گرفتار مشکل بزرگی میشود که هرگز تصورش را هم نمیکرده.