زندانی قلعه قهقهه یکی از مهمترین رمانهای تاریخی و بسیار پرهیجان و خواندنی از شاهکارهای نویسندهای زبدهدست و توانا به نام حمزه سردادور است. قلعهی قهقهه زندانی در زمان شاه اسماعیل بود که شاهزادگان و امرای عالی مقامی که مورد خشم پادشاه قرار میگرفتند، به آنجا فرستاده میشدند. این داستان پرفراز و نشیب، روایتگر سرگذشت قهرمانیهای «شاه اسماعیل دوم» است که در این قلعه کمی کمتر از 20 سال زندانی بود. این داستان از جایی شروع میشود که «مرادبیک»، نایبالحکومهی قلعه قهقهه است. او که مردی تندخو است، زنی زیبا با نام «قمر سلطان» و دختری دلفریب به نام «گل حرم» دارد. شاهزاده اسماعیلمیرزا، فرزند دوم شاه طهماسب، به علت حرکات ناپسند در آن قلعه زندانی بود و در عمارت مخصوص خود به سر میبرد. زمانی که عمارت او در دست تعمیر بود، مرادبیک، شاهزاده را موقتاَ به عمارت خود انتقال داده بود. تنها آرزوی گلحرم این بود که با تکیه بر زیباییاش با شاهزاده و ولیعهد ازدواج کرده و ملکهی ایران شود. او در این رویا به سر میبرد، در حالی که مادر زیبایش با دیدن شاهزاده در قلعه، دلباختهی او شد و نقشههایی برای ربودن قلب او کشید و در این هنگام....