«این روزا دست نسیم پنجره ها رو وا میکرد حالا وقتی باد میاد، پنجره برفک میزنه
خواهرم عروسک بچگیهاشو دوس داره هنوزم رو پیرهنش منجوق و پولک میزنه
میگیرم عروسک خواهرم و حس میکنم واسهی بچگی ها قلب عروسک میزنه»