کتاب " سوءتفاهم در مسکو " داستانی بلند به قلم "سیمون دوبووار" است. این کتاب را "مهستی بحرینی" به فارسی برگردانده است. این اثر کمی پس از مرگ دوبووار در میان دستنوشتههای او پیدا شد. نسخهی اول این کتاب در سال 1966 به چاپ رسید و 134 صفحه دارد.
"سیمون دوبووار" فیلسوف و نویسندهی فرانسویتبار بود. او در سال 1908 در خانوادهای نجیبزاده اما بیپول متولد شد. از کودکی با دیگر دختران متفاوت بود. در هفتسالگی شروع به داستاننویسی کرد. داستانهایش کودکانه بودند؛ اما نارضایتیاش از خانواده و رفتارشان با او را نشان میدادند. او رویای ازدواج در سر نمیپروراند و مایل بود که خودش زندگیاش را اداره کند. دوست داشت خودش کار کند و به کسی متکی نباشد. این تفکر برای خانوادهاش خوشایند نبود؛ ولی هر چه تلاش کردند نتوانستند نظرش را عوض کنند. دوبووار بعدها با انتشار کتاب «جنس دوم» جایگاهش در ادبیات را تحکیم کرد. این کتاب به عنوان مانیفست فمینیست نیز شناخته میشود.
رمانهای زیادی را پیدا نمیکنید که شخصیت اصلیشان افراد مسن باشد. کتاب " سوءتفاهم در مسکو " از این دسته کتابها و یکی از بهترین کتابها با شخصیتهای مسن است. دو شخصیت اصلی این رمان نیکول و شوهرش تقریباً شصت سال دارند. سالهاست که با هم ازدواج کردهاند و بسیار همدیگر را دوست دارند. این دو برای سفری تفریحی به مسکو میروند و زنی چهلساله با نام ماشا راهنمای آنان در مسکو است. در ابتدا همه چیز خوب به نظر میرسد. مسکو شهری زیباست، این زوج شادند و همه چیز خوب است؛ اما در واقع حقیقت این نیست. این زوج خستهاند و نمیدانند که دیگری به چه فکر میکند. صمیمی بودن ماشا بهمرور حسادت نیکول را برمیانگیزد و باعث میشود سوءتفاهمی برای نیکول پیش بیاید. این سوءتفاهم بهتدریج بزرگتر و پیچیدهتر میشود.