تالار بزرگ پذیرایی پر از اشباح آشنایی بود که به آنجا آمده بودند تا سالگرد تولد کیت بک ول را با او جشن بگیرند .کیت آنها را تماشا می کرد که با آدم هایی که از گوشت و خون بودند می آمیختند، و همچنان که این مدعوین متعلق به زمان و مکانی دیگر در زمین رقص و در میان مهمانان مرد و زنی ملبس به کت و شلوار رسمی شب و پیراهن های براق شب می لولیدند و گردش می کردند ،صحنه در ذهنش به تخیلی رویاگونه تبدیل شد....