بخش نخست کتاب مشتمل بر دو فصل است. فصل نخست، اشارتی است تاریخی بر بحث رابطهی دین و اخلاق نویسنده در این فصل گزارشی موجز از نظریههای معروف در باب رابطهی دین و اخلاق در جهان اسلام و جهان غرب به دست میدهد. در بخش اسلام، نزاع اشاعره و معتزله و در بخش جهان غرب سوال "اثیترون" که بیانگر پارادوکس اخلاق دینی است تجزیه و تحلیل میشوند و سپس آرا و نظریات جدید در این زمینه شرح و بسط مییابند. در فصل دوم "دین" و "اخلاق" به معنای عام کلمه از دین و اخلاق به معنای خاص کلمه تفکیک میشوند. بخش دوم کتاب به "اخلاق تشریع" یا "ادب مقام قانونگذاری" اختصاص دارد که این بخش مشتمل بر پنج فصل است به نامهای "وابستگی اخلاق به دین"، "وابستگی دین به اخلاق"، "خدمات دین در قلمرو اخلاق"، "ناظر آرمانی و منظر اخلاقی" و "خدا به عنوان ناضر آرمانی". در فصل سوم انواع مختلفی از وابستگی اخلاقی به دین بررسی شده این انواع عبارتاند از: "وابستگی تاریخی"، "وابستگی زبانشناسانه"، "وابستگی وجودشناسانه"، "وابستگی روانشناسانه" و "وابستگی عقلانی" در این فصل وابستگی تاریخی اخلاق به دین پذیرفته شده و سایر انواع وابستگی اخلاق به دین نفی شده است و استقلال اخلاق از دین نشان داده شده است. افزون بر آن در این فصل مدعای کسانی که میگویند اخلاق مقولهای دینی است و استدلالهایی که اینان به سود مدعیان خود اقامه میکنند تشریح شده و "قاعدهی ملازمه بین حکم شرع و حکم عقل "تجزیه و تحلیل شده است. در فصل چهارم به انواع وابستگی دین به اخلاق پرداخته شده است. نتیجهی اصلیای که از مباحث این فصل به دست میآید این است که شریعت به اخلاق وابستگی دارد، اما این وابستگی حداقلی است نه حداکثری، همچنین در این فصل "قاعدهی ملازمه بین حکم عقل و حکم شرع" بررسی شده است. فصل پنجم ذکر خدمات دین در قلمرو اخلاق است. در این فصل نقش موثر آموزههای دینی در اخلاقی شدن و اخلاقی ماندن مومنان مورد تاکید است و در عین حال خاطرنشان میشود که این امر به معنای وابستگی اخلاق به دین نیست. در فصل ششم خصوصیت و ویژگیهای ناظر آرمانی و منظر اخلاقی مطرح شده و سازگاری نظریهی ناظر آرمانی با بسیاری از نظریات دیگر در باب متافیزیک و زبان اخلاقی نشان داده شده است. عنوان فصل هفتم "خدا به عنوان ناظر آرمانی است" در این فصل نشان داده شده که اخلاق دینی و اخلاق سکولار سازگارند و پارادوکس اخلاق دینی را به نحوی شایسته و مقبول میتوان حل کرد.