کتاب " اولیس جویس " (عصارهی داستانی) ترکیب و ترجمهای از سه کتاب «بلومزدی» اثر "هری بلامایوز"، «جیمز جویس» اثر "ماتیو هاجارت" و «حاشیه بر اولیس» از "دن گیفورد" است که "منوچهر بدیعی"، مترجم توانمند ایرانی، آن را به فارسی برگردانده است. رمان «اولیس» از جیمز جویس، نویسندهی شهیر ایرلندی است که در 1162 صفحه نوشته شده و کتاب «عصارهی داستانی اولیس جویس» خلاصهشده و روانشدهی این شاهکار حجیم است. بهگفتهی منوچهر بدیعی داستان «اولیس» از اسطورههای یونانی، افسانههای ایرلندی، مناسک مسیحیت، دادههای تاریخی و جغرافیایی، اشارههای ادبی و فلسفی، ترانهها و اپراهای گوناگون و ابهامهای بسیار سرشار است. در این اثر از هزار شخصیت که نمونهای از حرفهها و پیشههای گوناگون است، نام برده شده که بیش از پیش مطالعهی این رمان را دشوار میکند. مترجم کتاب که گم شدن در دنیای این داستانِ پر از ابهام را طبیعی میداند، با تدوین آثار هری بلامایوز، ماتیو هاجارت و دن گیفورد که از استادان زبان انگلیسیاند، عصارهی داستان اولیس را گردآوری کرده است. این عصاره کارِ مطالعه را بر خوانندگان فارسیزبان راحت کرده و میتوانند از کلیت این داستان باخبر شوند.
کل داستان «اولیس» در یک شبانهروز اتفاق میافتد و سه شخصیت دارد: لئوپلد بلوم، استفن ددالوس و همسر بلوم به نام مالی. داستان در یکی از روزهای دوبلین 1904 میگذرد. بلوم که از زمان مرگ پسرش رابطهاش با همسرش، مالی، به سردی گراییده، از رابطهی پنهانی مالی با معشوقش باخبر است؛ اما سعی میکند فکرش را درگیر آن نکند. در خلال داستان ددالوس با بلوم برخورد کرده و او را به جمع دوستانهی خود برای میخوارگی و عیشونوش دعوت میکند. شب ددالوس یکی از دوستان خود را راضی میکند تا به فاحشهخانهای بدنام بروند و بلوم نیز از پشتِ سر آنها را تعقیب میکند تا مواظبشان باشد. ددالوس در فاحشهخانه در مستی فکر میکند که روح مادرش دارد او را میبیند.