بالزاک در کمدی انسانی خود داستان چرم ساغری را زیر عنوان مطالعات فلسفی جای داده است. در واقع این رمان عجیب یک مسئله خاص مسئله زندگی فرد را مطرح می کند. چرم ساغری طلسمی است که گویی زندگی را در خود متراکم ساخته است. همچنان که تلاش فرد برای رسیدن به خواست ها و آرزوهای خود به تدریج نیروهای جسم و جانش را می فرساید و از سرمایه زندگانی اش می کاهد، دارنده طلسم نیز در نیل به کام و آرزوی خود که کافی است فقط بر زبان آید تا برآورده شود شاهد کاهش و انقباض این پاره چرم می گردد تا روزی که پیمانه آرزو پر می شود و با زایل شدن چرم مرگ هم در می رسد. در این رمان شاید بیش از هر اثر دیگر بالزاک، روح بدبینی نویسنده منعکس گشته است. در سراسر داستان تردید نسبت به همه مظاهر دانش و فعالیت انسانی و تخطئه افکار و عقاید سیاسی و فلسفی به چشم می خورد. بالزاک این اثر را در سال 1831 میلادی نوشته است. ولی بسیاری از مسائلی که او بدان اشاره می کند برای زمان ما تازگی دارد و می تواند آموزنده باشد.