کتاب " کودکی " اثر "ناتالی ساورت"، رماننویس، حقوقدان و نظریهپرداز ادبی است. این نویسندهی فرانسویزبان قرن بیستم در کتاب کودکی اتوبیوگرافیاش را به شیوهای نو نوشته است. دقت کنید که شاید بخشهایی از این کتاب با زندگی نویسنده یکی باشد؛ اما قرار نیست در این کتاب خاطرات کودکی نویسنده را بخوانیم. داستان بر جوهرهی روانی خاطرات کودکی دست میگذارد؛ خاطراتی که گاهی از آنها فقط یک جمله باقی مانده که گاهی تداعی میشود.
خاطرات این کتاب مربوط به هشت تا چهاردهسالگی نویسنده هستند. از آنجایی که او این کتاب را در سنین پیری نوشته، کتابش دو راوی دارد. راوی اول یک کودک است که وقایع را نقل میکند و راوی دوم، شخص دیگری است که حوادث را آگاهانه مورد بررسی قرار میدهد. به باور منتقدان، این کتاب یک روایت نیست؛ بلکه مجموعهای از مکالمههاست.
کتاب " کودکی " را "مهشید نونهالی" به فارسی برگردانده است. او دربارهی ضرورت ترجمهی آثار ساروت میگوید: «بسیاری از کتابها صرفا به خاطر خوانندگان بیشمار خود ترجمه میشوند، اما آثار برخی از نویسندگان مثل ساروت به خاطر جایگاهی که در ادبیات جهان و کشور خود دارند، باید ترجمه شوند.» در پاراگرافی از متن کتاب آمده است: «دیگر در درون من، مانند گذشته، مانند درون همهی آن دیگران، همهی بچههای واقعی، آن آبهای روان و تند و زلال مثل آب رودهای کوهستان و سیلابها وجود ندارد، بلکه آبهای راکد هست، آبهای گلآلود و کثیف مردابها… آبهایی که پشهها را جذب میکند. لازم نیست تکرارکنی که من قادر نبودم آن تصویرها را مجسم کنم… آنچه یقین است اینکه آن آبها درست همان حسی را القا میکنند که حالوهوای ترحمانگیزم در من ایجاد میکرد.»