کتاب " سه نفر در برف " نوشتهی "اریش کستنر"، نویسنده، شاعر و طنزپرداز آلمانی است که "سروش حبیبی" آن را به فارسی ترجمه کرده است. نویسنده این داستان را در آستانهی 35سالگی و پیش از آنکه ممنوعالقلم گردد و نوشتههایش در تظاهرات فاشیستی آتش زده شوند، نوشت؛ ازهمینرو در این اثر نشانههای دوران هیتلر را میتوان ملاحظه کرد. اریش کستنر را بیشتر با کتاب «امیل و کارآگاهان» میشناسند که در جهان بسیار خوانده شد و به سی زبان ترجمه گردید. از دیگر آثار او میتوان به «سیوپنجم ماه می»، «امیل و سه پسر دوقلو»، «وقتی که من بچه بودم» و «تیل، همهکارهی هیچکاره» اشاره کرد. وی همچنین از اواسط دههی بیست میلادی روزنامهای ویژهی جوانان منتشر و از همان زمان فعالیت در حوزهی کودک و نوجوان را بهشکلی جدی آغاز کرد.
داستان کتاب " سه نفر در برف " دربارهی مسابقهای ادبی است که یک شرکت تولیدکنندهی پودر لباسشویی آن را برگزار میکند و جایزهی آن ده روز اقامت در هتلی بزرگ در کوههای آلپ است. در این مسابقه دو نفر برگزیده میشوند که یکی از آنها آقای توبلر، رئیس خود شرکت تولیدکنندهی پودر لباسشویی است. او با نامی مستعار در این رویداد شرکت کرده و بهعنوان برنده هم انتخاب میشود. برندهی دیگر فرد تحصیلکردهی فقیری است که با رئیس شرکت در این سفر همراه میشود. آقای توبلر تصمیم میگیرد با همین شخصیت جعلی به سفر برود و خود را فردی فقیر جا بزند. از طرفی برندهی دیگر مسابقه هم خود را فردی ثروتمند معرفی میکند. در این داستان حضور دو فرد از دو دنیای متفاوت که نقابهای جعلی بر صورت زدهاند و ادای کسی را که نیستند درمیآورند، استعاره از وضعیت نابهسامان آدمهاست. در فضای کتاب ظواهر مهم و ارزشمندند و جامعهی آلوده به ریا انسانها را برحسب همین ظواهر قضاوت میکند.