کتاب " پرواز ایکار " را "رمون کنو"، نویسنده و شاعر فرانسوی، در سال 1986 به عنوان آخرین رمانش نوشت. این کتاب را "کاوه سید حسینی" به فارسی ترجمه کرده است. کنو در طول زندگی خود مکاتب ادبی گوناگونی را تجربه کرده بود. او در دوران اوج سورئالیسم در فرانسه مینوشت و اگرچه در دورهای به مکتب سورئالیسم پیوست اما پس از مدتی از این مکتب جدا شد و با بزرگان آن اختلاف نظر پیدا کرد. رمون کنو همواره به قالب شخصی خود وفادار بود و کارهایش را به ژانر و مکتب محدود نمیکرد. وی نویسندهای خلاق با ایدهها و افکار جدید بود و در تمام عمرش سعی میکرد خارج از چهارچوب فکر کند و بنویسد.
کنو برای نوشتن رمان پرواز ایکار از اسطورهی یونانی ایکاروس استفاده کرده است. ایکاروس در یونان باستان پسر ددالوس نابغهی سازندهی هزارتو بود. در بخشی از داستان این اسطوره ددالوس در هزارتویی که خودش ساخته بود، به همراه پسرش زندانی شد. برای فرار او بالهایی مومی ساخت و به پسرش توصیه کرد که نزدیک به خورشید پرواز نکند. در رمان پرواز ایکار رماننویسی نوشتن رمانش را متوقف میکند. شخصیتهای رمان فرار میکنند و شخصیت اصلی رمان، ایکار، را باد میبرد. نویسنده برای یافتن شخصیتهای گمشدهی رمانش کارآگاهی خصوصی استخدام میکند؛ اما ایکار که دیگر طعم آزادی را چشیده، مایل به بازگشت نیست.
کنو در این رمان نظرات خود را پیرامون فضای ادبیات نیمهی اول قرن بیستم میلادی گنجانده است. در آن زمان ادبیات مشغول گذر از اصول سنتی به مدرن بود. این امر موجب سردرگمی نویسندگان و شاعران شده بود و عدهای از این تغییرات راضی و باقی ناراضی بودند. کنو در آخرین رمانش که به روایت بسیاری میراث اوست، بهزیبایی دیدگاه خود را میان سطور داستان بیان کرده است.