بخشی از کتاب: برترام نجیبزادهای جوان بود که پس از مرگ پدر تازه درگذشتهاش عهده دار مقام او شده و عنوان کنت روسیلون را که به پدرش تعلق داشست کسب کرده بود. تکیه زدن به جای کنت پیر به این خاطر نصیب برترام شد که پادشاه فرانسه به خاطر دوستی دیرینه با پدر برترام وقتی شنید کنت درگذشته است بی درنگی لافو یکی از بزرگزادگان صاحب اعتبار را مأمور کرد فرزند جوان او را به دربار بیاورد تا کرسی کنت پیر خالی نماند و در عین حال شاه به این ترتیب وظیفه دوستی را به جا آورده باشد. قصد شاه این بود که برترام را به دربار احضار کند و او را مورد لطف و حمایت خود قرار دهد تا به این صورت خدماتی را که کنت پیر منشا آنها بود جبران نماید. لافو بزرگزاده صاحب اعتبار که در دربار فرانسه مقامی والا داشت و به خاطر صداقت و نیکاندیشی مورد عنایت شاه بود و از جهتی هم با کنت تازه درگذشته دوستی دیرین داشت با صلاحیتترین کسی بود که از عهدهی این مأموریت برمیآمد.