چشم هیچکاک تازهترین مجموعه داستان منصور یاقوتی از دوازده داستان تشکیل شده است. یاقوتی این بار فضای جدیدی را در داستانهایش تجربه کرده و آنها را مربوط به زمانی میداند که در آستانه عبور از ٦٠ سالگی بوده است. خشونت، نسل کشی و قصه انسانهایی که به رنج و سختی خو کردهاند هنوز دغدغه اصلی منصور یاقوتی است. او این داستانها را به پویندگان ستیغهای بلند و راههای دشوار و برای آنهایی که در سختترین شرایط، مهربانی و آزادگی و انسان بودن را، با خون دل، پاس داشتند تقدیم کرده است و این نشانه آن است که منصور یاقوتی از دلنگرانیهایش در این باره هنوز کاسته نشده است! «پروانه بر خاک» یکی از داستانهایی است که نویسنده از نسل کشی رژیم بعثی صدام در کشتار اکراد عراقی در سال ١٩٩٨ روایت کرده است: «پروانه آبی رنگی که باد او را بر زمین کوبیده بود زیر چرخ فولادین بولدوزر له شد. افسر عراقی سر راننده داد کشید که با سرعت بیشتری کار کند و در میان گرد و غبار سراغ بولدوزر دیگر رفت... با انفجار گلوله، دختر خم شد، گیسوانش در باد رها گردید و پردهای از آب و خون او را پوشاند.» گداها، ستیز، حکومت نظامی، درخت، کژدم و سنگ و... از دیگر داستانهای کتاب «چشم هیچکاک» هستند. «منصور یاقوتی» از نویسندگان معاصر و دارای کتابهای متعددی است که بیشتر آنها پیش از انقلاب منتشر شده است. «گل خاص»، «چراغی بر فراز مادیان کوه»، «زخم»، «دهقانان»، «پاجوش»، «با بچههای ده خودمان»، «داستانهای آهو دره» و... از جمله نام برخی از کتابهای منصور یاقوتی است.