نمایش محپلنگ هرچند با دو سال فاصله بعد از قلندر خونه اجرا شد، اما به لحاظ تاریخی تالی قلندرخونه بود و به گمان من در کیفیت و گیرایی و ارزش هنری و ادبی، در جایگاهی برتر از قلندرخونه قرار داشت و دارد، اما تقریبا همه چیز سبب شد که نمایش محپلنگ مظلوم واقع شود. اهل تئاتر به خصوص قدیمیها یاد دارند که اجرای قلندرخونه در شیراز و تهران و جاهای دیگر، چه تکانی به تئاتر ایران داد. شاید به این دلیل بود که هم در شکل و قالب و هم دربار اجتماعی و عاطفی اثری نو و تازه بود. بر خلاف بعضی از اظهار نظرها که چشمشان، فقط فرم را دیده است. اما آن تکان قلندرخونه، محپلنگ را از نفس انداخته بود پیشاپیش، وگرنه برای من که هردو را نوشته و به اجرا در آوردم. نمایش محپلنگ، عزت و حرمتی بیش از قلندر خونه و خیلی از آثار دیگرم داشت.