در پژوهش حاضر نظریهٔ ویلیام آلستون دربارهٔ تجربهٔ دینی به عنوان شاخص و نمونهٔ بارزی از تقریر معرفتشناسانهٔ قول به اصالت تجربهٔ دینی مورد بحث و ارزیابی قرار خواهد گرفت. طبق نظر آلستون، یکی از انواع تجربههای دینی را میتوان منبع توجیه بیواسطهٔ برخی باورهای دینی دانست، به این دلیل که معقول است چنان تجربههایی را ادراک خدا بدانیم.
نویسنده سعی میکند نشان دهد علاوه بر اینکه دلایل آلستون در دفاع از این نظریه کافی نیست، مدعای او (ادراکی دانستن تجربهٔ دینی) مسائل و مشکلات لاینحلی در برابر ما پدید میآورد که مهمترین آنها، به اذعان خودِ آلستون، تکثر تجربههای دینیِ ناسازگار با یکدیگر است و همچنین نشان میدهد نظریهٔ آلستون در مواجهه با این مسئله به بنبست میرسد.
این کتاب پنج فصل و دو ضمیمه دارد.
فصلهای آن شامل: ۱. قول به اصالت تجربهٔ دینی چیست؟ ۲. آلستون و قول به اصالت تجربهٔ دینی ۳. توجیه مبتنی بر ادراک؛ آیا معقول است تجربهٔ دینی را ادراک خدا بدانیم؟ ۴. توجیه مبتنی بر روال باورساز؛ آیا معقول است روال باورساز عرفانی را قابل اعتماد بدانیم؟ ۵. تجربهٔ دینی و چرخش هرمنوتیکی
ضمیههای آن هم شامل مروری بر آرا و آثار ویلیام آلستون و مروری بر سابقهٔ نظریهٔ آلستون در ایران میشود.