«از گورب خبری نیست» عنوان رمانی علمی-تخیلی از ادواردو مندوسا است که بهتازگی با ترجمه مجتبی ویسی توسط نشر ثالث بهچاپ رسیده است. ادواردو مندوسا گاریگا در سال ١٩٤٣ در بارسلون اسپانیا متولد شد و بعد از اتمام تحصیلاتش در رشته حقوق مدتی بهعنوان مترجم در سازمان ملل به فعالیت پرداخت. اولین رمان او که با موفقیت هم همراه بود، «حقیقت ماجرای ساولتا» نام داشت که در سال ١٩٧٥ منتشر شد. مترجم کتاب در بخشی از مقدمهاش درباره این رمان نوشته: «مندوسا در این اثر واقعیتهای اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی شهر بارسلون و همراه با آن، درگیریها و مناقشات اسپانیا را در ابتدای قرن بیستم روایت میکند. صاحبنظران این رمان را سرآغازی بر تغییرات اجتماعی در اسپانیای بعد از ژنرال فرانکو و نیز اولین دوره گذار به دموکراسی میدانند.» اما غالب منتقدان مهمترین رمان مندوسا را «شهر شگفتیها» میدانند که در سال ١٩٨٦ بهچاپ رسید. در این رمان تحولات اجتماعی و مدنی شهر بارسلون، در سالهای ١٨٨٨ تا ١٩٢٩ دستمایه روایت قرار گرفتهاند.
رمان «از گورب خبری نیست»، در سال ١٩٩٠ نوشته شد و بعد از آن نیز رمانهای دیگری از مندوسا به چاپ رسید. آنطور که مترجم کتاب توضیح داده، این نویسنده اسپانیایی یک مجموعه رمان پلیسی هم با روایتی پاردویک و محوریت شخصیتی عجیب، کارآگاهی خلوضع، نوشته است. «از گورب خبری نیست» رمانی است در ژانر علمی-تخیلی اما در آن با رویکردی طنز به مسائل عینی و واقعی پرداخته شده است. «بهتعبیری، مندوسا به مدد داستانی فانتزی مسائلی هستیشناسانه مطرح میکند و با خلق یک جهان احتمالی، امکان مقایسه آن با جهان واقعی ما را فراهم میکند.» رفتارها و مناسبات اجتماعی، زیست و ذهنیت بشری و تاریخ از جمله مضامینی هستند که در این رمان به آنها پرداخته شده است. در بخشی از این رمان میخوانیم: «دسته دسته کودکان که تازه از مدرسههایشان فرار کردهاند، به میدان هجوم میآورند. آنها طوقههایی را روی زمین میغلتانند و یویوبازی و قایمباشکبازی میکنند. دیدن آنها مرا از قبل هم اندوهگینتر میکند. ما در سیارهمان از این چیزها که اینجا به آن کودکی میگویند، نداریم. هنگامی که متولد میشویم، مقداری لازم و مجاز از دانش، هوش و تجربه را به اندام اندیشهورز ما تزریق میکنند. البته با پرداخت مبلغی اضافه میتوان از مزایای دانشنامه، اطلس جغرافیایی، تقویم ابدی، منبعی بیشمار از دستورالعملهای آشپزی دلیا اسمیت و نسخههای قرمز و سبز راهنمای سفر میشلین به سیاره عزیزمان بهرهمند شوند. به محض رسیدن به بزرگسالی هم ابتدا یک امتحان از ما میگیرند و سپس کد بزگراه، آییننامه شهرداری و گزیدهای از مهمترین احکام دادگاه امور قانونی را به ما تزریق میکنند. اما ما دوره کودکی-دوره کودکی واقعی- مثل اینجا نداریم. در سیاره ما هرکسی باید مطابق با آنچه برایش در نظر گرفتهاند زندگی کند نه بیشتر، بدون آنکه در پی دردسرتراشیدن یا مداخله در کار دیگران باشد. از طرفی، موجودات بشری، مثل حشرات، زندگیشان سه دوره یا مرحله دارد؛ البته اگر به اندازه کافی عمر کنند.» مندوسا در این کتاب با خلق موجوداتی فضایی که از سیارهای دیگر آمدهاند، این امکان را فراهم کرده تا به زمین و وضعیت موجود در آن از منظری دیگر توجه شود.