آیاد ساد را چنان می خوانیم که لاکلو، استاندال، یا بالزاک؟ آشکارا نه! یادداشت های ساد شاخص نشانگر «خارج» اند، اما این خارج هرگز با فضای داخلی «اتاق خواب»، که در آن کسی می فلسفد، معادل نیست. مراد از خارج درون نگری اندیشه است که سبب می شود هیچ چیزی از «اتاق خواب» تفکیک نشود. اتاق خواب غار خون آلود سایکلوپس را نشان می دهد، که تک چشمش به اندیشه ای سیری ناپذیر تعلق دارد. ساد اگو را همزمان با دیگری فسخ می کند، آن جا که لذت از تخریب جدا، و تخریب با شکل ناب میل این همان می شود. ساد ابتدا باید در دیگری منزل گزیند: فوران یک نیروی بیگانه در داخل «خود او». او هم درون است هم بیرون.