در طول تاریخ، اعتیاد رفتاری و درمان آن، به دلیل تمرکز مردم عادی و متخصصان بهداشت روانی بر مشکلات مربوط به اعتیاد به مواد مخدر، مورد بی توجهی قرار گرفته است. به نظر میرسد، این روند باید به دلیل تغییرات بزرگ محیطی و اجتماعی و همچنین پیشرفتهای تحقیقات علمی، طی چند دهه گذشته تغییر کرده باشد، هرچند سرعت این تغییر کم بوده است. این تغییرات محیطی و اجتماعی، اعتیاد رفتاری را تسهیل کرده و موجب افزایش مشکلات ناشی از آن شده است. به عنوان مثال، تعداد رستورانهای فستفود در آمریکا رشد زیادی داشته است، به گونهای که تعداد آنها از حدود 600 رستوران در سال 1958 به 140،000 در سال 1980 و 2220000 در سال 2010 افزایش یافته است (فورتونا"، 2012). این امر یکی از عوامل مؤثر بر شیوع چاقی و پرخوری / اعتیاد به مواد غذایی است، زیرا رستورانها با فراهم نمودن دسترسی آسان و مقرون به صرفه، موجب افزایش مصرف غذاهای خوشمزه اما مضر و چاق کننده شدهاند (وولکوف و وایز، 2005). در ضمن دسترسی گسترده مردم به اینترنت، طی دو دهه گذشته، زندگی بسیاری از افراد را تحت تأثیر قرار داده است. «اعتیاد دیجیتالی» که در بسیاری از کشورها، به ویژه در بعضی کشورهای آسیایی، به صورت همه گیر درآمده، نه تنها مربوط به طبقه تشخیصی جدید «اختلال کاربرد اینترنت » است، بلکه اشکال جدید اعتیادهای قدیمی مانند اعتیاد به هرزه نگاری اینترنتی و قمار آنلاین را نیز در برمی گیرد.