فمینیسم جنبشی اجتماعی بوده که در جستوجوی پشتوانههای فلسفی، به مکاتب مختلفی رو آورده است. لیبرالیسم در عصر روشنگری، رمانتیسم در قرن نوزدهم، اگزیستانسیالیسم در نیمهٔ قرن بیستم، و چپ نو در دهههای شصت و هفتاد. کتاب حاضر در پی توضیح چگونگی اتکای فمینیسم به این مکاتب و نیز در پی پاسخ این پرسش است که تا چه حد اعتبار و کارآمدی و پایایی گرایشهای مختلف زنانهنگری متناسب با اعتبار و کارآمدی و پایایی مکاتبی است که پشتوانهٔ فلسفی آن بودهاند.