تو از عشق چی میدونی. آیا واقعا معنیش رو میدونی؟ بله. می تونم ساعتها در موردش براتون صحبت کنم. لازم نیست. بر فرض که عاشقش باشی و به خاطرش تن به هر سختی و مصیبتی بدی. آیا درک می کنه؟ نه! چون پسرک فرق بین عشق و هوس رو نمی دونه. این مسئله براش فقط یه هوس زودگذره. تب تندی که زود عرق می کنه. تو ندونسته به بازیی تن دادی که برد نداره و آخرش جز باخت هیچ چیز دیگه ای نخواهد داشت. نه هرگز. سامان منو خیلی دوست داره. به زودی خواهید دید چه زندگی شیرینی رو کنار هم خواهیم داشت. آن چنان خوشبخت که خیلی ها حسرتمون رو بخورن. شاید اون زمان باور کنین که اون یه پسربچه ی پرهوس نیست و یه مرد کامله که می تونه عاشق زن و بچه و خونه و زندگیش باشه. و ایمان میارین که عشق سن و سال نمی شناسه. دخترم! اشتباه می کنی. وقتی یه شکم زاییدی جای مادرش میشی اون موقع آقا فیلش یاد هندستون میکنه و لب به شکایت باز می کنه و میگه بچه بودم نفهمیدم. من حوصله بچه و گریه زاری هاشو ندارم، زنم هم شده شکل مادرم. میخوام زندگی کنم. نمی تونم جوونیم رو به خاطرشون تباه کنم.