کتاب جامعی که علمی و موشکافانه، گونه های متفاوت نمایشنامه های رادیویی را بررسی می کند.
-مقدمهی نویسنده
به نام آفرینندهی شگفتیها
با سپید کردن موهایم فهمیدم که معلمی بهواقع و بیاغراق شغل و حرفهی خاصی است. شغلی تنها شبیه خودش و نه جز آن. رنجها و شیرینیهای خودش را دارد. از این نظر بیرقیب است چرا که به نظر تنها حرفهای است که به عدالتِ تمام سهم رنج و لذت را از ابتدا تا انتهای مسیر برابر نگه میدارد. رنج سرکوفتن به درهای ذهن هنرجویان و لذت گشودن این درها.
از سال 1379 تا کنون شاید میان همکاران نازنینم، جدّیترین جهد و در نتیجه قابل اعتناترین خروجی را در مسیر آموزش درامنویسی برای رادیو در دانشگاهها داشتهام. آموزش فیلمنامهنویسی، نمایشنامهنویسی، و داستاننویسی گرچه به دلیل اتصال به قداست قلم و نوشتن برایم سرشار از لذت بوده، همواره با این آگاهیِ صادقانه توأم شده است که دیگرانی شایسته و کاربلد هم این عرصه را به علاقهمندان و دانشجویان میآموزند اما درامنویسی برای رادیو یا معلمان ایثارگر و جدی ندارد یا دارد که درس نمیدهند و در دانشگاهها نیستند. این مهمتر مرا بر آن داشت که این واحد را بسیار جدیتر بگیرم و تدریسش کنم؛ هرچند در رشتهی تئاتر و گرایش ادبیات نمایشی فقط دو واحد به خود اختصاص داده است که به ضربوزورِ ادامهی مقطع تحصیلی و رسیدنِ به کارشناسیارشد، یک تکواحدی دیگر به آن سنجاق میشود و اینگونه نهایتاً عدد پرفخر «سه» به دست میآید که باز هم کارآمد نیست.
اما دانشجویان که جد و جهد مرا دیدند و بارها دیدند و باز دیدند، آرامآرام در گوشم نجوا کردند که روش و مطالب آموزشی خودم را مکتوب کنم. وسوسهشان کار کرد و اصول درامنویسی برای رادیو و راهنمای عملی نمایشنامهنویسی برای رادیو را دو ناشر چاپ کردند که بسیار مورد توجه و استقبال قرار گرفت و شد کتاب آموزشی همهی دانشگاههایی که این واحد در دستور کارشان بود.
امروز برای آماده کردن آن دو کتاب ــ که در واقع یک کتاب با دو پرداخت است ــ خوشحالم و بدیهی است که از دانشجویانم ممنونم.
دو سه سالی است که نجوای دیگری از طرف این دانشجویان در گوش من آغاز شده است و آن چاپ مجموعه نمایشنامههای رادیویی ــ بهعنوان نمونهی مثالی، کاربردی، و آموزشی ــ است که بتوانند برای درک فرم نگارش و شیوهی شکل دادن به ساختمان آن به آثار مورد نظر رجوع کنند. باز هم وسوسهشان کار کرد و شد این مجموعه که پیش روی شماست.
در این رهگذر و با هدفی که نوشته شد، تلاش کردم مجموعهی کاملی از مثالها کنار هم گرد آید؛ بنابراین اثر تکقسمتی، سریالیِ اورژینال و اقتباسی ــ یا به قول جاافتادهی دیگری: تألیفی و تنظیمی ــ، و حتی یک اثر بسیار کوتاه مجاور هم شدند تا برای هر پرسشی، پاسخی و برای هر نیازی، کلیدی برای رفع آن در اختیار مخاطب ــ که در گام نخست دانشجویان و هنرجویان و علاقهمندان و در گامهای بعد سایر مخاطبان شناخته میشوند ــ قرار بگیرد.
هنوز بر این باورم جادوی رادیو و درام شنیداری، جادوی دیگر و یکه و بیرقیبی است. این باور با من خواهد ماند، چرا که در رود پرخروش فلسفه و ماهیت وجودی آن شنا کردهام و در جایگاه یک پردازندهی به تئاتر، با شنا کردن در آن رودِ بیبدیل تمایزها و تفاوتهای این دو مدیوم بیشتر در چشم ذهنم و گوش جانم نشسته است.
تلاشهایی که کردهام و خواهم کرد و کتابهایی که آماده ساختهام و خواهم ساخت و همین کمینه که پیش رویتان است، تقلای عاشقانهای برای رسیدن به این آرزوست که روزی جملگیِ مخاطبان، این جادو را درک کنند و آثار کممنزلتی که از سر سوءتقدیر و سوءمدیریتهای موسمی پیشکششان میشود آنها را نسبت به این رسانه و این گونهی ارائه در فضاهای نمایشی بدبین نکند و بدانند که شکوه تخیل رادیو را بیرقیب کرده است و همینگونه هم خواهد ماند.
ایوب آقاخانی
بهار 1396