ساقه های ترد و خیس خیالم؛ پاورچین پاورچین؛ سرک کشید؛ تا گذشته ها؛ جایم در کهکشان خدا بود؛ در آغوش آسمان؛ در انتهای اوج؛ همسایه ی دیوار به دیوار دوست بودم و همخانه ی "حضرت عشق" پاک بودم؛ پاک تر از فرشتگان؛ مقدس بودم؛ به قداست باران؛ در اولین روز مهربان ترین ماه خدا؛ جسم و جانم پرورده شد؛ در دستان توانمند خود خدا؛ شکل گرفتم: با روح خود خدا؛ جان یافتم؛. نزول کردم؛ فرود آمدم؛