اروین یالوم چه در مقام روانپزشک و چه در مقام نویسنده، همیشه مراجعان و خوانندگانش را با این دو مسئلهی اساسی زندگی در انداخته است؛ اینکه ما همه روزی خواهیم مرد، و اینکه مسئولیت چگونه زیستن بر گردهی خود ماست. در وابستهی یک دم، یالوم روانپزشک و مراجعانش مدام در تقلای یافتن پاسخی به این دو مسئلهاند؛و یالوم نویسنده نه تنها اوصافی مسحورکننده از امیال و انگیزههای نهفتهی مراجعان به دست میدهد،بلکه روای تلاشهای «آن دیگری» - یالوم روانپزشک - است برای آشتی دادن عواطفش در مقام انسانی مرگ آگاه، با آنچه به تناسب موقعیت حرفهاش از او انتظار میرود. وابسته یک دم نشانمان میدهد که فرآیند رواندرمانی در حکم صحنهای است برای نمایشهایی بس گیرا در باب سرنوشت آدمی، یالوم در این کتاب تصویری هوشمندانه و مهربانانه، و در عین حال بیبزک از طبع آدمی به دست میدهد و از آن همه درد و سرگشتگی و امید که ملازم حیات انسانی است. این کتابی است پر مغز و جذاب، سرشاز از شوخطبعی و بازیگوشی و انسان دوستی، در باب کار سترگی که هریک از ما، هر روز، پیش رو داریم؛ معنا دادن به این آمدن و رفتنی که نامش زندگی است.