کتاب تعقیب : بخشی از کتاب- در انتهای بار تاریک و شلوغ، مردی سیاه پوش با دقت اطراف را می پایید. سیگار الکترونیکی را مثل باتومی کوچک بین انگشت ها و شستش می چرخاند، دوباره و دوباره. انتظار می کشید. با اینکه می دانست این بی قراری عادتی آزار دهنده است ولی وقتی عصبی می شد مقاومت در برابر این کار از کشیدن خود سیگار کوفتی هم سخت تر می شد و...