مطالعات نشان میدهد پدیدههایی همچون مدیریت دانش، به رغم فهم اهمیت آنها تبدیل به برنامههای تبلیغاتی شده و اساسا برنامهای برای پیادهسازی و به کارگیری آنها ارائه نمیشود. اقدامات سختافزاری مانند خرید تکنولوژی و صرف بودجه منجر به نهادینه شدن و شکلگیری سازمانها و جوامع دانشمحور نخواهد شد. کشورهایی که در این مسیر گام برداشتهاند، نیل به مدیریت دانش را به عنوان یک چشمانداز در نظر گرفته و ارکان اصلی نظامها و مدیران ارشد سازمانها به عنوان یک باور نهادینه شده به این فرایند نگریستهاند و سعی در اشاعه آن در میان افراد جامعه نمودهاند.