وقتی به مطالبی که معمولا در توصیف یک مدیر در کتب و مجلات مختلف چاپ می شود نگاهی می اندازید، ممکن است تصور کنید که مدیریت،
شغلی منظم و کاملا تحت کنترل مدیر است. اما اگر یک مدیر را درست در حین انجام کار مشاهده کنید، به نتیجه ای کاملا متفاوت خواهید رسید. کاری پر شتاب، مملو از مزاحمت ها و وقفه های پیش بینی نشده، و لزوم واکنش سریع به عوامل مختلف.
برای کسی که حتی یک روز را در دفتر یک مدیر سپری کرده باشد، هیچ کدام از این ویژگی ها عجیب نخواهند بود. از همین رو است که برای بسیاری از مردم (به ویژه خود مدیران) شنیدن این ویژگی ها بسیار شورانگیز است؛ چرا که افسانه های دروغینی که در مورد شغل مدیریت بارها به آنها گفته شده است را به چالش می کشد. برای مثال هر بار که این ویژگی ها را برای جمعی از مدیران خوانده ام، واکنش مشترک تمام آن ها این بوده است:
<<تو باعث شدی که حال خوبی به من دست بدهد! من همیشه فکر می کردم زمانی که مشغول واکنش های آنی به مزاحمت های ایجاد شده در کارم هستم و یا از کاری به کار دیگر می پرم و یا بر روی آشفتگی های کاری خود سرپوش میگذارم، سایر مدیران در کمال آرامش
در حال برنامه ریزی، سازمان دهی، هماهنگی و کنترل کارهای خود هستند!>>
من بارها و بارها چنین واکنش های شورانگیزی را از مدیران دیده ام ...