دربارۀ کتاب ماجراهای کریتر (بیمارستان که ترس ندارد)
داشتیم فوتبال بازی میکردیم که خوردم زمین و پایم درد گرف. مرا بردند بیمارستان و دکتر پایم را معاینه کرد و گفت که شکسته است. از پایم عکس گرفتند و بعد هم آن را گچ گرفتند. توی بیمارستان دستگاههای جورواجور دیدم. بعد هم...