مهر ه ی پیاده، رخ، فیل، اسب، فرزین و شاه از لوازم است، اما هریک از این ها در باطن نماد یکی از خصایل و صفات انسانی است. بازی شطرنج وجود را می توان به عرصه ی کارزار تشبیه نمود، که دو سپاه آن در درون انسان موجود است. یک سو سلطان جهان و سویی دیگر نفس بدفرجام با سپاه ایستاده است. در کتاب حاضر در چهار فصل به تبیین وجود انسان در مقایسه با صفحه ی شطرنج و نقش هریک از عوامل نفسانی پرداخته شده است. ابتدا فکر و غفلت، خورد و خواب، حرص، کینه، لجاج، ریا و کفران مطرح شده و در مقابل قناعت و ایثار، انصاف، عصمت، اخلاص و ادب و ذکر مدام به منزله ی مهره های پیاده و غضب، حسد، شهوت، کذب، کبر و غرور، جهل، عقل معاشی که در مقابل آن ها صبر و حلم، عدالت، عشق، صدق، شجاعت و همت، معرفت و عقل معادی در مقابل یک دیگر قرار گرفته اند و باید سربازان عاشق و صادق مراقب باشند که شکست نخورند و مات نشوند. هریک از مهره های شطرنج با بیانی علمی به یکی از خصوصیات نفسانی انسان تشبیه شده اند. اشاره شده است که در بازی شطرنج حقیقی، سالک با هوشیاری و مدد از همت راهبران و پیران الهی، سپاه جان را در رویارویی تنگاتنگ به مقابل حریف می فرستد.