در زمان های دور پادشاهی بود که هفت دختر زیبا داشت. دختر کوچکش توپ طلایی داشت که بسیار مورد علاقه اش بود. یک روز که دختر در نزدیکی قصر کنار برکه ای عمیق مشغول بازی با توپ طلایی اش بود، ناگهان توپ از دستش در برکه افتاد و زیر آب رفت. دختر به خاطر از دست دادن توپ با صدای بلند شروع به گریه کرد. قورباغه ای با شنیدن صدای دختر از آب بیرون آمد و به او گفت می تواند توپ را از ته آب بیرون بیاورد ولی در ازای انجام این کار شرطی دارد. شرط قورباغه این بود که با شاهزاده به قصر برود و همراه او زندگی کند. دختر که در آن لحظه فقط به توپ محبوبش فکر می کرد، شرط قورباغه را پذیرفت. قورباغه به سرعت زیر آب رفت و توپ را بیرون آورد. شاهزاده خوشحال و خندان راه بازگشت به قصر را پیش گرفت. در آن لحظه دختر اصلا فکر نمی کرد که شرط قورباغه واقعی باشد و قرار است از این به بعد با یک قورباغه زندگی کند … این داستان جذاب و پرهیجان در کتاب شاهزاده خانم و قورباغه برای کودکان و نوجوانان به چاپ رسیده است. ابعاد کوچک این مجموعه، تصاویر رنگی همراه با متن ساده و روان سبب جذب بیشتر مخاطب می شود.