کتاب حاضر، جلد اول از رمانی فارسی است که با زبانی ساده و روان و بیان جزئیات لازم نگاشته شده است. داستان با پرداخت مناسب شخصیتها و توصیف عمیقترین احساسات و افکار آنها و همچنین با بیان دقیق جزئیات صحنهها، نگاشته شده و خواننده را با خود همراه میکند. در داستان میخوانیم: «آخرین ضربه را با کف پایش به زمین کوبید و سکوت کرد. همزمان با گشودن پلکش، دستش را هم پایین انداخت. نگاهش در آنسوی شیشه و در اتاق میکسر، به «آراد» و «امیرعلی» افتاد و هر دو دستشان را بالا آورده و اجرای او را تأیید کردند».